لقد اعتدت ان احدث قلبي بلمساتك .. وفي كل مرة ينبهر
وكأنها اللمسة الاولى ..!
احتاج ان اخرجني من فوضويتي لارتب اشلائي المبعثرة
واعود كما كنت قبل ذلك .. !
تومرا ياد کني يا نکني
باورت گر بشود گرنشود
حرفی نیست
اما نفسم می گیرد
درهوایی که نفس های تو نیست
در هوایی كه نفس های من است ـ
زندگی هست ولی ـ
شادی نیست،
باورت گر بشود گر نشود ـ
عاشقی هست ، وفاداری نیست.
*
من ترا ياد كنم از دل و جان ـ
در هوایی ـ
كه نفس های من است،
سینه ی من ای دوست ـ
پُرِ از زخم دل است،
تو فقط باور کن ـ
ياد تو ای سهراب ـ
مرهم زخم من است.
*
تو بگو ، با چه زبان ؟
با چه دلی ؟
به همه عالم و آدم گویم ـ
تو که رفتی ـ
من هنوز، عطر ترا می بویم،
من هنوز در اشعارت ـ
رد ترا می جویم.
*
تو مرا باور كن ـ
در همه حال،
از ته دل ـ
نام ترا می خوانم،
شعر:سهراب سپهری شاعر معاصر
ترجمه:سام
هذا الشعر قسمین ..قسم الاول هو شعر سهراب سپهری ...و القسم الثانی کتبه احد الشعراء ردا علی سهراب من بعد وفاة سهراب
من بعد سنین اجه شاعر اسمه سرمد زنجانی رد علی سهراب و کتب تکملة لشعر سهراب
سرمد زنجانی :
سهراب سپهری یمکن من الشعراء القلیلین اللی کل الایرانیین بمختلف عقائدهم و افکارهم یحبونه ... کان صاحب اخلاق عالیة ... اغلب اشعاره تحتوی علی الکثیر من الطبیعة ... حتی أنو من اجمل أنواع القسم بالادب الفارسی هذا قسم سهراب : به حباب نگران لب یک رود قسم ... هنا سهراب یقسم بالحباب (الفقاعة) المتوترة المضطربة الخائفة علی نفسها بـنهایة النهر ...
شکرا آناستازیا ...ذوقکم جمیل جداااااا
واجيناكم بالبايسكل والا طحين
13 .
اغلب اللی یسوون افلام عالمیة خیالیة صارو یاخذون افکار من الفیزیاء ... بهیچ حالة احسن الواحد یگدر یفهم الفیزیاء ...
نورت صدیقتنا العبقریة
اکید احاول اذا گدرت اتکلم عن باقی الابعاد هم
هلا لیدیااااااااااا
اجرک الله ...ممنون منک اخی العزیز
... عاش البطل
شکرا آناستازیاااااا ...مشارکة قیمة