صفحة 1 من 3 123 الأخيرةالأخيرة
النتائج 1 إلى 10 من 21
الموضوع:

نمازهای پنج گانه و عوالم پنج گانه هستی... نحتاج مترجم

الزوار من محركات البحث: 35 المشاهدات : 1604 الردود: 20
جميع روابطنا، مشاركاتنا، صورنا متاحة للزوار دون الحاجة إلى التسجيل ، الابلاغ عن انتهاك - Report a violation
  1. #1
    من أهل الدار
    ملائكة وشياطين
    تاريخ التسجيل: November-2012
    الدولة: في المنفى
    الجنس: أنثى
    المشاركات: 21,968 المواضيع: 3,683
    التقييم: 9505
    مقالات المدونة: 66

    4 نمازهای پنج گانه و عوالم پنج گانه هستی... نحتاج مترجم إضغط على مفتاح Ctrl+S لحفظ الصفحة على حاسوبك أو شاهد هذا الموضوع



    در مقاله حاضر نویسنده با اشاره به اینکه نفس انسانی هم شب و روزی دارد که مقام ظاهر و باطن اوست، به بیان حالات پنج گانه موجود در عوالم هستی و وجود انسان پرداخته و فلسفه تشریع نمازهای پنج گانه را توضیح داده است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
    ● انسان، چکیدأ هستی
    انسان عصاره هستی است و همه چیز هستی در انسان به شکل خلاصه و چکیده و رمز نگاشت وجود دارد. و لذا آدمی را آینه تمام نمای هستی دانسته اند. اگر برای هستی پنج عالم کلی باشد، در انسان نیز عوالم پنجگانه وجود دارد. از این رو انسان اگر بخواهد، می تواند همان گونه که عالم دنیا را با ابزارهای حسی و منابع شناختی، شناخته و بر بسیاری از مظاهر آن تسلط یافته و به تسخیر کشیده است، با ابزارها و اسباب های مناسب، با هر عالم دیگری آشنا شده و بر آن چیره گردد.
    این بدان معنا خواهد بود که در انسان همه شرایط و ظرفیت های شدن کمالی مطلق وجود دارد و تنها باید همان گونه که از ابزارهای دنیوی درونی و بیرونی خویش بهره برده و بر کالبد مادی خویش و جهان مادی بیرون تسلط یافته، با بهره گیری از منابع درونی و اسباب بیرونی، بر جهان های دیگر شناخت و بصیرت یابد و بر تصرفات در آن ها توانمند شود.
    بر این اساس شناخت عالم برزخ و عوالم دیگر برای او همانند شناخت و تصرفات عالم ماده، امری شدنی و عادی خواهد شد به شرط آن که از ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه خویش بهره برده و آن را به فعلیت رساند.
    در برخی از روایات بیان شده که دنیا نمایش و پرده ای از عوالم بالاست و هر آن چه در عوالم دیگر می گذرد به شکل سایه هایی در این دنیا می افتد و به صورت مادی تجسم و تجسد می یابد. از این رو هر یک از شب و روز نماد و پرده ای از دو جریان اصلی و کلی هستی است که مقام شهود و مقام غیب مطلق است.
    اگر بخواهیم از غیب مطلق سخن بگوییم می بایست آن را به ظهور هویت معنا کنیم؛ زیرا هویت هر چند که از یک لحاظ ظاهر و شهود است ولی از جهات مختلف غیب است. از این جهت مقام «هو» در ذات الهی را می توان شب تجلیات الهی دانست. چنان که مقام «الله» مقام شهود و ظهور مطلق است و لذا باید آن را روز تجلیات الهی برشمرد.
    ● غیب الغیب
    در تعبیر قرآنی، شب و روز، آفریده های الهی هستند؛ از این رو شب نیز از وجود، بهره برده است و از عدم و عدمیات نیست؛ چنان که از نظر قرآن، مرگ و زندگی نیز این گونه است. بر این اساس می توان گفت که شب تجلیات همان مقام «هو» است که ظهور کلی غیب الغیب است. از آن جایی که برای غیب الغیب نامی نیست و هر عنوان و اسمی، آن را به ظهور نمی رساند می بایست به همان واژأ غیب الغیب برای اشاره به آن بسنده کرد.
    در شب، ماه، نورانی است و ستارگانی از دور سوسو می زنند ولی در روز تجلیات همه چیز پیدا می شود و حتی رنگ ها نیز جلوه گری کرده و عرضیات در کنار جواهر هستی خودنمایی می کند. خداوند در آیه ۲۶ سوره فرقان می فرماید: او کسی است که شب و روز را در پی یک دیگر جانشین هم ساخت تا هر کسی خواست، یاد خداوند کرده و یا سپاسگزارش باشد.
    کسی در شب غیب، بنگرد یاد خدا می کند و اگر در روز تجلیات، چشم بدواند با بسیاری از نعمتها مواجه می شود که باید شکر و سپاس بسیار گوید.
    ● شب و روز نفس انسانی
    در نفس انسانی نیز شب و روزی است که مقام باطن و ظاهر اوست. انسان در شب تجلیات غیب و باطن خویش می بایست تفکر و تدبر کرده و خدا را در خود بیابد و در روز تجلیات شهودی، نعمت های خداوندی را سپاسگزار شود.
    اما همه هستی او دو مقام کلی نیست. در عوالم هستی، پنج حالات برای شب غیب و روز شهود فرض شده است که هر یک را در جهان مادی، تجلیات و نمایش و پرده ای است.
    این پنج زمان و حالت که در کلیت هستی است در شبانه روز بر انسان وارد می شود و حالات پنج گانه ای برای انسان دست می دهد. انسان هم در درون و هم در بیرون، همواره در حالت تغییر و تبدل حالات است و این پنج حالات بر او واردات دارد. از این رو گاه در قبض کلی و یا قبض میانی و یا بسط کلی و بسط میانی و برزخ قبض و بسط قرار می گیرد.
    قبض کلی همان شب کامل غیب است که هیچ ستاره و ماهی در آن نیست و یا تنها ستارگانی از دور سوسو می زنند. بسط کلی همان روزی است که خورشید در وسط نصف النهار قرار گرفته است و همه چیز را روشن کرده است.
    قبض میانی زمانی است که انسان گرفتار شبی با ماهی روشن و ستارگان بلند و پرنور است و بسط میانی اش زمانی است که انسان گرفتار روزی با هوای ابری و گرفته می باشد. برزخ قبض و بسط آن نیز میانه فلق و شفق است که نه شب است و نه روز.
    انسان همواره در درون خویش این قبض و بسط را در طول شبانه روز تجربه می کند ولی برای انسان در سیر شدن از هنگام آمدن و هبوط به زمین و کالبد مادی یافتن تا زمان عروج و فنای در ذات الهی، این مسیر پنج گانه شدن را به طور دایره کامل طی می کند. از این رو برزخی از نزول در کنار برزخی از صعود و از غیب کامل و شهود کامل برخوردار می باشد و در نهایت فنا را نیز تجربه می کند. این گونه است که دایره هر فردی همانند هستی، کامل می شود و حکم انالله و اناالیه راجعون معنای درستی می یابد.
    ● فلسفه تشریع نمازهای پنج گانه
    اصولا نمازهای پنج گانه برای آن وضع شده است تا انسان ها را در این سیر شدن ها به ویژه در گردنه ها حفظ کند. اگر در طول شبانه روز، نمازهای مستحب زیادی برای انسان معین شده است ولی در پنج وقت از حالات شدن که سرگردنه هاست نمازهای واجبی وضع شده تا آدمی را یاری رساند و از این گردنه ها برهاند و گذر دهد.
    انسان در پنج مرحله در طول شبانه روز از گردنه های عوالم پنج گانه عبور کرده و شدنی را تجربه می کند. گفته اند هر موجودی از زمان آفرینش تا زمان بازگشت و فنای فی الله به حکم انا لله و انا الیه راجعون، زمانی را در حال شدن پیاپی است. لذا باید به این زمان ها و شدن ها و به ویژه گردنه ها و دروازه های عوالم، توجه داشته باشد تا به سلامت بگذرد و بهتر بهره گیرد و کم تر سختی بکشد.
    اصولا از نظر قرآن انسان باید در تمام حالات شدن های کلی و زمان های آن، مراقبت نماید و در مسیر کمالی شدن قرار گرفته و دمی غفلت نورزد. از این رو خداوند فرمان می دهد: والله یقدر اللیل و النهار علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرءوا ما تیسر من القرآن، و خداوند شب و روز را به اندازه و تقدیر گرفته است و چون دانست شما نمی توانید همه زمان شبانه روز را به تقدیر داشته باشید و آن را احصا نمایید بر شما رحم آورده است و حکم را تغییر داده تا بر شما آسان باشد. پس بر اساس حکم ثانوی تا آن مقدار که برای شما ممکن و میسر است قرآن بخوانید. (مزمل آیه ۰۲)
    بنابراین حکم اولی آن است که انسان دایم در نماز باشد؛ زیرا یکی از معانی قرآن، بر اساس روایات نماز است و دست کم می بایست گفت که دایم در خواندن قرآن و ذکر الله باشد که ذکر الهی قرآن است و خداوند خواهان ذکر کثیر است. (این نکته یعنی آمیختگی قرآن با نماز به سبب آن که بخش عمده نماز، قرآن و ذکر الهی است، خود موید معنای تفسیر قرآن به نماز و نماز به قرآن است.)
    بر این اساس چون آدمی همواره در حال شدن است، حکم اولی آن است که دمی غفلت نورزد و در تمام زمان شدن، به ذکر الهی از قرآن خواندن و یا نماز گزاردن مشغول شود. اگر کسی این گونه عمل کرد، می تواند امید داشته باشد که به کمال شدن می رسد.
    اما خداوند چون دانست که انسان شب را به استراحت و آرامش می پردازد و روزش را در پی روزی می رود و نمی تواند دایم الذکر به نماز و قرآن باشد، (اسراء آیه ۲۱ و نیز نبأ آیات ۰۱ و ۱۱) به فضل خویش بر او رحم آورده و راه دیگری در پیش پای او گذاشته است. بر این اساس باید تا می تواند قرآن و یا نماز بخواند.
    با این همه باز به سبب ناتوانی بشر به او رحم آورده و از وی خواسته است که دست کم در پنج مرحله که گذر زمان هستی از گردنه های عوالم پنج گانه است خود را در پناه خدا آورده و نماز و قرآن بخواند.
    ● حالتهای پنج گانه موجودات
    چنان که گفته شد برای انسان و هر موجودی از آغاز خلقت تا فنای فی الله، پنج مرحله و حالت است. هم پنج مرحله است و هم پنج حالت که در شبانه روز و شدن های پیاپی تکرار می شود. نخستین حالت وی همانند فجر است که آغاز بروز و ظهور نور خورشید و شمس وجود است که خداوند از آن به مقام مشهود یاد کرده است. (اسراء آیه ۹۷) در این گردنه می بایست انسان نماز صبح را بگزارد.
    دومین مرحله هنگام زوال خورشید و ظهر است که خورشید به کمال خویش می رسد و اکنون زمان ورود به عالم دیگری است. تا زمانی که بروز و ظهور به سوی کمال باشد، مشکل کم تری وجود دارد ولی از زمانی که قبض رخ می نماید، انسان باید خود را به چهارگانه های نماز بسپارد. این زمان، زمان زوال خورشید و میل به کاهش و قبض است که انسان می بایست نماز ظهر را بخواند تا از این گردنه سخت به سلامت بگذرد.
    آن گاه که پرتو خورشید ظهور رو به نقصان می نهد ولی هنوز اثر آن نقصان ظاهر نیست، گردنه سوم است که می بایست نماز عصر بگزارد.
    مرحله چهارم و گردنه دیگر، زمانی است که خورشید اجلش به پایان نزدیک است و زمان بانگ رحیل و کوچ است که وقت نماز مغرب است؛ زیرا تا شفق وجود دارد و اثری از وجود آن باقی است می بایست نماز گزارد.
    آن گاه که شفق نیز زایل شد و ظلمت شب فنا، فرا رسید و همه آثار وجودی چون طی السجل جمع شد، می بایست نماز عشاء گزارد تا از این گردنه نیز جان به سلامت برد. از آن جایی که شفق، برزخ است سختی آن کم تر بوده، به سه رکعت نماز می توان جان به سلامت برد، ولی در شام غیب فنای الهی، انسان می بایست بسیار هراسناک باشد که از زمان فجر ظهور تا غروب اجل و برزخ رفتن به فنا چه با خود آورده است؛ زیرا در مقام شام فناست که خداوند به اسم قهار ظهور و بروز می کند و همه هستی را در هم می پیچد و جز خود او باقی نمی ماند و ندای «لمن الملک الیوم، لله الواحد القهار» سر می دهد که تنها ذات قهارش باقی و برقرار است و همه هستی فنا، در ذات شب وجودش فنا می یابد.
    اگر انسان بتواند بیش تر شب را بیدار بماند و به نماز و قرآن، خود را مهیای روز کند، از روزش بهتر از دیگران بهره می برد و در این میان، بیداری در فجر و قرآن و نماز فجر می تواند کاربردی ترین باشد، زیرا در گردنه های روز او را یاری می رساند (آل عمران آیات ۰۱۹ و ۱۱۹ و اسراء آیه ۹۷)


  2. #2
    من أهل الدار
    ):
    تاريخ التسجيل: July-2014
    الجنس: ذكر
    المشاركات: 9,081 المواضيع: 1,232
    صوتيات: 11 سوالف عراقية: 1
    التقييم: 6386
    مزاجي: غالبا (مطنكر)
    أكلتي المفضلة: كلشي نعمه الله
    موبايلي: نوكه
    آخر نشاط: 22/February/2023
    مقالات المدونة: 12
    شكرااااااا

  3. #3
    من أهل الدار
    ملائكة وشياطين
    اقتباس المشاركة الأصلية كتبت بواسطة فهد الزيادي مشاهدة المشاركة
    شكرااااااا
    ع شنو اذا عرفت الترجمة افيدنا

  4. #4
    ..•.•. اوراق .•.•..
    تاريخ التسجيل: June-2014
    الدولة: In isolation
    الجنس: أنثى
    المشاركات: 3,641 المواضيع: 181
    التقييم: 1270
    المهنة: Student
    طيب هاي لغة فارسية لو كردية

  5. #5
    من أهل الدار
    ملائكة وشياطين
    اقتباس المشاركة الأصلية كتبت بواسطة عطر الجنة مشاهدة المشاركة
    طيب هاي لغة فارسية لو كردية
    ع مااظن فارسية بس انتبهي يعني محللة عن طريق القرآن اخر سطر..

  6. #6
    من المشرفين القدامى
    eng-power
    تاريخ التسجيل: July-2013
    الدولة: iraq
    الجنس: ذكر
    المشاركات: 38,337 المواضيع: 2,891
    صوتيات: 2 سوالف عراقية: 0
    التقييم: 31980
    مزاجي: عصبي
    أكلتي المفضلة: fish
    مقالات المدونة: 2
    هو في ايه

  7. #7
    من أهل الدار
    ملائكة وشياطين
    اقتباس المشاركة الأصلية كتبت بواسطة Murtadha AL-hilfy مشاهدة المشاركة
    هو في ايه
    في اي المودوع دة عكبني في شي رايدة ترجمة

  8. #8
    من المشرفين القدامى
    ملكة السطور
    تاريخ التسجيل: January-2014
    الدولة: Baghdad
    الجنس: أنثى
    المشاركات: 6,610 المواضيع: 172
    التقييم: 2663
    مزاجي: in love
    المهنة: translator
    مقالات المدونة: 18
    امممم لامااعتقد كردي لان كلمات هوايه مفهمتها اعتقد ايراني وكل فهمته ديحجي عن عين وعدسه وشلون ربطها بايات القران

  9. #9
    من المشرفين القدامى
    علاء
    تاريخ التسجيل: February-2014
    الدولة: Iraq
    الجنس: ذكر
    المشاركات: 9,781 المواضيع: 1,021
    صوتيات: 63 سوالف عراقية: 0
    التقييم: 6216
    مزاجي: الحمد لله
    موبايلي: Samsung Galaxy S6
    آخر نشاط: 30/October/2024
    الاتصال: إرسال رسالة عبر Yahoo إلى 3laa
    مقالات المدونة: 28
    با تشکر از خواهر من موضوع فوق العاده




    في هذه الورقة، وأشار المؤلفان إلى أن النفس البشرية هو ليلا ونهارا، والضمير هو مكان للتعبير عن ولايات في خمسة عوالم جود الرجل، والفلسفة، والذي هو لوصف خمسة من صلاة تقديس ذلك العارضة.
    ● إنسان Chkyda
    مقتطفات من وجود الإنسان والوجود البشري في شكل ملخصات وخلاصات كل شيء هناك كلمة ورسم الخرائط. وهكذا كنت قد تنعكس الرجل. إذا كان لديك خمس العالم كله، وهناك خمسة عوالم في البشر. ومن ثم يتم رسمها الرجل اذا كان يمكن زيارة والكون الموارد والأدوات الحسية والمعرفية، كما في العديد من جوانب الهيمنة والتغلب عليه، مع الأدوات والوسائل المناسبة، مع عالم آخر مألوفة ويجب التغلب عليها.
    این بدان معنا خواهد بود که در انسان همه شرایط و ظرفیت های شدن کمالی مطلق وجود دارد و تنها باید همان گونه که از ابزارهای دنیوی درونی و بیرونی خویش بهره برده و بر کالبد مادی خویش و جهان مادی بیرون تسلط یافته، با بهره گیری از منابع وضع الداخلي والخارجي، والمعرفة والبصيرة أخرى إلى العالم واحتلالها هائلة.
    بناء على معرفته من العوالم الأخرى العذاب والاعتراف والاستيلاء على العالم المادي، وسيتم ذلك شيء بانتظام وبشرط أن تكون القدرات واستغلال قدراتهم وجعله واقع الأمر.
    در برخی از روایات بیان شده که دنیا نمایش و پرده ای از عوالم بالاست و هر آن چه در عوالم دیگر می گذرد به شکل سایه هایی در این دنیا می افتد و به صورت مادی تجسم و تجسد می یابد. وهكذا، في كل يوم وليلة يعمي رمزا للكل من التيار الرئيسي وعادة ما تكون المكان هو الغيب المطلق الشهود والمسؤولين.
    اگر بخواهیم از غیب مطلق سخن بگوییم می بایست آن را به ظهور هویت معنا کنیم؛ زیرا هویت هر چند که از یک لحاظ ظاهر و شهود است ولی از جهات مختلف غیب است. موقف "حو" في الطبيعة الإلهية من الله يمكن أن ينظر إليها على أنها مظاهر ليلة. كما المسؤول "الله" وظهور شهود الرسمية هي مطلقة، وبالتالي ينبغي أن تدرج على المظاهر الإلهية.
    ● غايب الغيب
    تفسير القرآن ليلا ونهارا، مخلوقات الله من ليلة هناك، استغل عدم وجود لا Dmyat بحيث القرآن، والحياة والموت من هذا النوع. وفقا لذلك، يمكننا أن نقول أن موقف مظاهر ليلة "بو" على المظهر العام هو غايب الغيب. حيث هو اسم غايب الغيب وعنوان كل الاسمية، فإنه لا يرقى إلى نفس فازها غايب الغيب يجب أن يكون كافيا للإشارة إلى ذلك.
    در شب، ماه، نورانی است و ستارگانی از دور سوسو می زنند ولی در روز تجلیات همه چیز پیدا می شود و حتی رنگ ها نیز جلوه گری کرده و عرضیات در کنار جواهر هستی خودنمایی می کند. يقول الله تعالى في الآية 26 من سورة الفرقان: هو الشخص الذي ليلا ونهارا في محاولة لبناء خلفا لمن يرغب في تعلم هو أو أشكر.
    ليلة واحدة يختفي، ونتطلع إلى الله، وإذا Bdvand أن تواجه مظاهر يوم من العينين مع أشياء كثيرة لنكون شاكرين ويقول شكرا جزيلا.
    ● ليلا ونهارا النفس البشرية
    النفس البشرية هو ليلا ونهارا ويبدو داخل مكتبه. الغيب ومظاهره في الضمير الإنساني يجب أن نفكر يلة والتأمل والبحث عن الله في مظاهرها يوما بديهية، نكون ممتنين لالنبي صلى الله عليه.
    ولكن ليست كلها له اثنين من الترتيب العام. العوالم الكينونة، ليلة الغيب واليوم لمدة خمسة سيناريوهات لكل من الشهود، فمن المفترض أن الكون المادي، مظهر وعرض الشرائح.
    الموقف خمس مرات في مجمل الوجود الإنساني هو اليوم على خمسة سيناريوهات مختلفة للإنسان. الرجل من الداخل والخارج، ودائما في حالة من التغيير ونقل القضية والدول الخمس هو على. مشروع القانون العام أو فواتير في تمديد المتوسطة أو حتى العامة والتوسع في الوسط وضعها في طي النسيان والتوسع.
    مشروع القانون العام يختفي تماما في نفس الليلة، لا نجوم ولا أسماك أو نجوم فقط هي تلمع في المسافة. التوسع الكلي من نفس اليوم أن الشمس يقع في منتصف الزوال وكل شيء واضح.
    ليلة من الأسماك التي يتم صيدها في منتصف عندما يكون القانون هو نجوم اضحة وبصوت عال ومشرق وتمديد وسطه هو عندما يتم القبض على رجل يوم واحد اتخذت غائم. العذاب والتوسع الأوسط الفجر والغسق أنه لا اليوم ولا الليل.
    انسان همواره در درون خویش این قبض و بسط را در طول شبانه روز تجربه می کند ولی برای انسان در سیر شدن از هنگام آمدن و هبوط به زمین و کالبد مادی یافتن تا زمان عروج و فنای در ذات الهی، این مسیر پنج گانه شدن را به دائرة كاملة انتهت تقريبا. يحق للصعود مطهر من الإثم مطهر من الإثم المقبل ونزول الغيب إلى الحدس التام والكامل وغير محكوم عليه التجربة في نهاية المطاف. بحيث كل دائرة الفردية باعتبارها المعنى الكامل والصحيح للجملة هو Anallh وAnaalyh Rajvn.
    ● فلسفة صلاة تقديس خمسة
    الوضع هو في الأساس خمس صلوات للشعب من هذه الدورة، وخاصة في الرقبة والمحافظة عليها.اگر در طول شبانه روز، نمازهای مستحب زیادی برای انسان معین شده است ولی در پنج وقت از حالات شدن که سرگردنه هاست نمازهای واجبی وضع شده تا آدمی را یاری رساند و از این گردنه ها برهاند و گذر دهد.
    المراحل الخمس من الإنسان في اليوم الواحد تمر من خلال خمسة عوالم مختلفة وخبرات ممكن. وقال الميزان الخلق والانقراض فاي العودة حتى المرسوم الله وآنا آنا طبقة Rajvn، والآن يتكرر ذلك الوقت. لذلك لتمرير الوقت وكونها لا سيما العالمين والبوابات، والاهتمام يجب أن تستخدم لصحة أفضل وأقل صعوبة لسحب تمريرة.
    في الأساس، في جميع الحالات الرجل ينبغي أن يكون القرآن الشاملة والتي يجري اتخاذها من الرعاية، والطريق إلى الكمال وديمي متعود الإهمال. أوامر الله: مصابيح الله Yqdr والعلوم الزوال لين Thsvh CDX عليكم يا آل Tysr Faqr'va لنا، ولقد تم الاعتراف وكما في اليوم والليلة لأنه لا يمكن أن يكون على كل يوم الساعة ليلا ونهارا لنقدر يرجى ملاحظة أنه الأحساء يرحم لك وغيرت الجملة ليكون من السهل عليك. وفقا للجملة الثانية من هذا المبلغ، وأنه من الممكن أن كنت قد قرأت القرآن. (Mzml الآية 02)
    بنابراین حکم اولی آن است که انسان دایم در نماز باشد؛ زیرا یکی از معانی قرآن، بر اساس روایات نماز است و دست کم می بایست گفت که دایم در خواندن قرآن و ذکر الله باشد که ذکر الهی قرآن است و خداوند خواهان ذکر کثیر است. (هو هذه النقطة بسبب الجزء الأكبر من خليط صلاة الصلاة والقرآن الكريم تلاوة القرآن الكريم هو الله، والصلاة، والصلاة يؤكد القرآن الكريم على معانى القرآن الكريم.)
    وفقا لذلك، وذلك لأن الإنسان هو دائما، الجملة الأولى هي أن ديمي متعود المهملة في كل وقت، وليس لذكر الله أو الصلاة، وقراءة القرآن Gzardn يكون مشغولا. إذا كان أي شخص أن يتصرف بهذه الطريقة، يمكن أن يأمل للوصول إلى الكمال.
    اما خداوند چون دانست که انسان شب را به استراحت و آرامش می پردازد و روزش را در پی روزی می رود و نمی تواند دایم الذکر به نماز و قرآن باشد، (اسراء آیه ۲۱ و نیز نبأ آیات ۰۱ و ۱۱) به فضل خویش بر او الرحم، والطريقة الأخرى هي وضع قدميها. وينبغي أن تستند على القرآن أو الدعاء.
    با این همه باز به سبب ناتوانی بشر به او رحم آورده و از وی خواسته است که دست کم در پنج مرحله که گذر زمان هستی از گردنه های عوالم پنج گانه است خود را در پناه خدا آورده و نماز و قرآن بخواند.
    ● وضع خمسة أنواع
    قيل لرجل وكل مخلوق من الله هو بداية الخلق إلى الانقراض فاي، خمس مراحل وسائط. هناك خمس مراحل في خمسة أيام على التوالي وأن تتكرر. انه ظهرت كدولة الأولى التي بدأت شمس ضوء الشمس الفجر وهناك سلطة واضحة بأن الله قد علمت. (الإسراء الآية 97) يجب أن تمر رفض الرجل قائلا له صلاة الفجر.
    المرحلة الثانية من التراجع، والشمس بعد الظهر عندما تصل الشمس أقصى حد والآن تدخل عالم آخر. طالما مظهر من مظاهر الكمال، هو أقل هناك مشكلة، ولكن عندما يأتي مشروع القانون، يجب إحضار رجل صلاته الأربعة. هذا هو الوقت من التراجع، الشمس والرغبة في تقليل الإنسان والقانون يجب أن تمر صلاة الظهر قراءة من صحة الأقراص الصلبة.
    عندما ترتفع أشعة الشمس لأوجه القصور أدارك لا يبدو حتى الآن أثر نضوب، وتمرير الثالثة، التي ينبغي أن رفض قائلا صلاة العشاء.
    المرحلة الرابعة وتمريرة آخر، عندما نهاية Ajlsh الشمس هو القريب، وحان الوقت لاستدعاء ريل ووقت الهجرة من المغرب لأن هناك أضواء وليس هناك أي أثر لذلك يبقى أن يصلي.
    عندما تبدد أورورا أيضا ظلام الليل والموت، على الرغم من كل ذلك يعمل معا في Alsjl سوف، وينبغي أيضا نجا صلاة ايشا Gzard لتمرير. كما الشفق، يشكل عائقا بالكاد أقل مما كان عليه ثلاثة RKT يمكن على قيد الحياة، ولكن في العشاء الانقراض الغيب الله، يجب أن يكون الرجل الخائف جدا من الموت والعذاب الفجر حتى الغسق إلى ارتفاعفنا چه با خود آورده است؛ زیرا در مقام شام فناست که خداوند به اسم قهار ظهور و بروز می کند و همه هستی را در هم می پیچد و جز خود او باقی نمی ماند و ندای «لمن الملک الیوم، لله الواحد القهار» سر می يتم تأسيس بقايا فقط من جوهر Qharsh ومحكوم كل شيء، محكوم الروح هو جوهر الليل.
    إذا كان الشخص يستطيع البقاء مستيقظا ليلة القدر، والصلاة والقرآن، وإعداد يومك، من يوم إلى الاستفادة بشكل أفضل من غيرها، وفي هذه الأثناء، والاستيقاظ في صلاة الفجر الفجر والقرآن يمكن أن يكون الأكثر عملية ل أنه يساعد على تمرير اليوم الذي (عمران الآيات 019 و 119، والإسراء الآية 97)

  10. #10
    من أهل الدار
    ملائكة وشياطين
    اقتباس المشاركة الأصلية كتبت بواسطة ঔღঔ gemini girl ঔღঔ مشاهدة المشاركة
    امممم لامااعتقد كردي لان كلمات هوايه مفهمتها اعتقد ايراني وكل فهمته ديحجي عن عين وعدسه وشلون ربطها بايات القران
    اي ماشاء الله عليج هذا الي لفت نظري

صفحة 1 من 3 123 الأخيرةالأخيرة
تم تطوير موقع درر العراق بواسطة Samer

قوانين المنتديات العامة

Google+

متصفح Chrome هو الأفضل لتصفح الانترنت في الجوال