المشاهدات: 153   المدة: 7:04   الدقة: عالية
التصنيف: صوتيات دينية   الكلمات الدلالية: انصار طالقان
تعليق بواسطة ابوامجدالبدوي
با اینـکه بهـر دلبـری
خون دیده جاری از سری
این داستان را گر بری
بر خود بلرزد بیستون


ای اسب زخمی از چه رو؟
زین تو گشـته واژگون
بر یال پرپشـتت چرا؟
افتاده چندین قطره خون

افتان و خیزان گشته‌ای
بر خاک غلتـان گشته‌ای
یا سخت عطشان گشته‌ای
یا مثل ما داری جنون

با صاحبت رفتی کنون
در گودی پر خاک‌و خون
تنها چرا گشـتی برون؟
او بهر چه مانده درون؟

برخیز ای اسب عزیز
در راه اشکت را بریز
قبل از جفای تیغ تیز
ما رو شو آنجا رهنمون

طاقت ندارد آسمان
تکرار آن تیر و کمان
تا کی بماند شکمان؟
چون آسمان گردد نگون؟

احمد به دنیا آمده
علمش چه علیا آمده
وصفش به رویا آمد
با روح سرشار از سکون

احمد حسین این زمان
گر اندوهش گردد عیان
سیــل آید و آتشـفشان
انصارش اما در سجون

انصار او زندانی‌اند و
دشمنانش جانی‌اند
آنان که کین را بان‌اند
خواهند شد خوار و زبون

ای اسب برخیز از زمین
یک جنگ دیگر را ببین
احمد ندارد جز یقین
دشمن ولی باشد فزون

ای اسب بنگر شاه را
الـبـیـعـة لله را
آن سینه‌ی آگاه را
علمش شده دین را ستون

با اینـکه بهـر دلبـری
خون دیده جاری از سری
این داستان را گر بری
بر خود بلرزد بیستون